×

  یک سوال بپرس
گزارش تخلف

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “داکیومنت باموضوع داستان روسیاهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

اطلاعات فروشنده

  • نام فروشگاه: soha
  • فروشنده: soha
  • آدرس:
  • هنوز امتیازی داده نشده است!

درخواستهای عمومی

هیچ درخواستی وجود ندارد.

داکیومنت باموضوع داستان روسیاهان

10000
تومان

  یک سوال بپرس
گزارش تخلف
  • دریافت آسان و دسترسی همیشگی به آپدیت ها
  • نظارت شده و دارای گارانتی، همراهی کامل با خریداران
  • دو نوع پشتیبانی (کاملا رایگان) از سوی فروشگاه و فروشنده ها Products@fil-e.com

داکیومنت باموضوع داستان روسیاهان

 
بخشی از فایل “داستان روسیاهان” :
مقدمه
داستان(روسياهان) از يكسري واقعيتها سرچشمه گرفته است كه من و امثال من در طول زمان زندگي با آن سر و كار داشته و يا شاهد آن هستيم. در اينجا بايد به پدر و مادران عزيز يادآوري كنم كه مواظب عزيز كرده هاي خود باشند. و بدون هدف به جامعه نفرستند كه انسان هاي گرك نما در جامعه زياد است و هر آن امكان لغزش آنها وجود دارد. كاري نكنند تاجبران آن غير ممكن و محال باشد. البته نبايد تمام تقصيرها را متوجه والدين بدانيم فرزندان نيز بايد طبق خواسته بزرگترها عمل كنند. چون هيچوقت والدين بدي فرزندان را نميخواهند و فرزندان مطمئن باشند صلاح آنها در مشورت با والدين است. و راه راست را از آنها بخواهند تا خداي ناكرده گمراه نشوند. و بعضي از دختران جوان بايد بدانند كه هر چراغ سبزي به منزله خوشبختي آنها نيست. و محيط سرد و وحشتناك غربت را به محيط گرم خانواده ترجيح ندهند. چون مامن اصلي آنها همان محيط گرم خانواده است. و آغوش پدر و مادر مي باشد.
مثل هميشه وقتي آخرين زنگ مدرسه به صدا درآمد. بچه ها با سر و صداي زيادي كتابهاي خود را جمع كرده و از مدرسه زدند بيرون. من نيز مثل همكلاسيهاي ديگرم وسايل خود را برداشتم. و از دبيرستاني كه در آن مشغول تحصيل بودم بيرون آمدم و راه خانه را در پيش گرفتم مسير من طوري بود كه هيچ يك از دوستانم هم مسير من نبودند. و من مجبور بودم هر روز فاصله بين مدرسه تا خانه را به تنهايي طي كنم. همانطوريكه سرم پائين بود و در خيال خود غوطه ور بودم و با قدمهاي آهسته طي طريق ميكردم و خدا خدا ميكردم او را در سر راه خود نبينم ولي اشتباه ميكردم او مانند هميشه با ماشين مدل بالاي خود در همان جاي هميشگي ايستاده بود و چشم براه من قرار داشت. از دست اين مزاحم هميشگي خسته شده بودم. و هر كاري ميكردم نميتوانستم او را از اين كارش منصرف كنم. او مدتها بود اين كار خود را شروع كرده بود من از اصل و نسب او خبر داشتم و ميدانستم كه پسر يكي از ثروتمندان اين شهر است. و او با متكي به اين حربه هر كاري كه دلخواهش بود انجام ميداد. خيليها دوست داشتند كه او سر راه آنها قرار بگيرد. با اينكه قيافه جذابي داشت ولي من از او متنفر بودم علتش هم اين بود كه كارهاي بچه گانه اي انجام ميداد كه يكي از اين كارها همين مزاحمت او بود كه هر روز در موقع مقرر سر راه من مي ايستاد. و سعي ميكرد با جملات محبت آميز نظر مرا نسبت به خودش تغيير دهد ولي من به او محل نميگذاشتم. اول اينكه از او بدم مي آمد. دوم اينكه من در يك خانواده مذهبي به دنيا آمده و بزرگ شده بودم و اينكار را برخلاف شئونات اسلامي ميدانستم. و آخر از همه اينكه شديدا به درس و مدرسه علاقه داشتم و هيچ دلم نميخواست با اينجور كارها به درسم لطمه اي بخورد و خداي ناكرده از تحصيل باز بمانم. با همين فكر و انديشه مسافت كوتاهي كه بين من و او بود طي كردم هنگامي كه به مقابل او رسيدم مانند هميشه خواستم بدون اعتنا به او از كنارش بگذرم. ولي او كه گويا منتظر همين لحظه بود با صدايي لرزان گفت:
– چرا اينقدر از من بدت مي آيد. مگر من چه گناهي مرتكب شده ام. كه تو اينقدر به من بي اعتنايي ميكني. در اينجا تصميم گرفتم جواب دندان شكني به او بدهم تا شايد باعث شود او از من دست بكشد و ديگر مزاحم من نشود. به همين جهت گفتم:
– ميداني چرا از تو متنفرم. به خاطر اينكه تو مثل آدمهاي بي سر و پا و لات هر روز سر راه من قرار ميگيري تا من تسليم هوسهاي كثيف تو بشوم. ولي كور خواندي من نه تنها از تو متنفرم بلكه چشم ندارم قيافه نحست را هم ببينم. خسته نشدي اينقدر از من بي اعتنايي ديدي. چرا نميروي پي كارت. لات بي سروپا. اگر دفعه ديگر تو را سر راه خودم ببينم خيلي براي تو گران تمام خواهد شد. سپس قدمهاي خودم را تند كردم تا هر چه زودتر از آن محيط دور شوم. فرياد او را از پشت سرم شنيدم كه ميگفت: بالاخره به زانو در ميايي هيچ كس تا به حال نتوانسته در مقابل من مقاومت بكند. كاسه صبرم لبريز شده است.
او همانطور فرياد ميكشيد و حرفهايي ميزد ولي من ديگر حرفها او را نمي شنيدم، تقريبا داشتم ميدويدم. با همان حالت خودم را به خانه رساندم و با عجله وارد حياط شده و خودم را روي نيمكتي كه در گوشه حياط قرار داشت انداختم. داشتم نفس نفس ميزدم. ميخواستم كمي از آن حالت بيرون بيايم تا مادرم مرا در آن حال نبيند. و اين بزرگترين اشتباه زندگي من بود. اگر قضيه را به مادرم مي گفتم شايد حوادثي كه بعدها براي من اتفاق افتاد پيش نمي آمد و اين مخفي كاري من ۱۸۰ درجه زندگي مرا تغيير داد و مرا به ورطه سهمناكي سوق داد. و سرنوشت شومي را براي من رقم زد. در اينموقع مادرم وارد حياط شد وقتي چشمش به من افتاد با تعجب گفت:
– چه اتفاقي افتاده است(تارا) چرا رنگت پريده
– گفتم: طوري نيست مادر نگران نباش. با عجله آمدم كمي نفسم گرفت الان خوب ميشوم.
– مادرم گفت: چرا عجله داشتي مگر كسي دنبالت ميكرد.
– گفتم: نه مادر كمي احساس گرسنگي ميكردم ميخواست زودتر به خانه برسم.
– مادر گفت: برو آبي به سر و صورت خودت بزن الان ناهار را  حاضر مي كنم.
– از جاي خود بلند شده و با گفتن: به چشم وارد ساختمان شدم. و به اطاق خود رفتم. و از اينكه به مادرم دروغ گفته بودم شديدا احساس شرمندگي ميكردم. و ميدانستم مادرم فهميده كه من به او دروغ گفته ام ولي با بزرگواري گذشت كرد و به روي خود نياورد. ولي ميدانستم بعدا بايد به او توضيح بدهم در غير اينصورت مرا ول نميكرد تا موضوع را بفهمد. وقتي از اطاقم بيرون آمدم به دستشويي رفتم و آبي به سر و صورتم زدم تا بلكه قيافه ام از آن حالت پريشان و مغشوش خارج شود.
خودم را در آئينه نگاه كردم كمي حالم بهتر شده بود. از آنجا بيرون آمدم و به آشپزخانه رفتم تا به مادرم براي حاضر كردن غذا كمك كنم. نگاههاي سنگين مادرم را به روي خود احساس ميكردم كه با چه نگراني مراقب حال من بود هميشه اينطور است و اين مادرها هستند كه نگران حال فرزندان خود ميباشند. خون و دل ميخورند تا بچه اي قد بكشد. و وارد جامعه بشود. و تا دم مرگ، نگران فرزندان خود هستند. ولي اين فرزندان نابخردانه با ناسپاسي باعث رنج و عذاب والدين خود مي شوند. به هر حال نگاههاي نگران مادرم را بايد تحمل ميكردم. و در اينجا جا دارد بگويم مادرم هم دچار اشتباه بود. اگر او پافشاري ميكرد تا از ناراحتي من سر در مياورد شايد جلوي خيلي از حوادث و عواقب ناگوار آينده گرفته ميشد. ولي متاسفانه مادرم در اينكار پافشاري نكرد. و خيلي راحت از كنار اين قضيه گذشت. و فقط با چشم غره هايش به من فهماند كه كمي نگران حال من هست. وقتي غذا را حاضر كرديم و روي ميز چيديم كسي را نداشتيم كه منتظر او بمانيم. من تنها فرزند دختر خانواده بودم و پدري داشتم كه در يكي از ادارات دولتي كارمند بود. و حقوق او كفاف زندگي ما سه نفر را ميداد. و ما ناشكر نبوديم و چون تنها فرزند خانواده بودم به همين جهت هر چيزي را كه اراده ميكردم پدر و مادرم برايم مهيا ميكردند. ولي من نيز از آن دختراني نبودم كه توقعات آنچناني داشته باشم هميشه سعي ميكردم به آنچه كه دارم قانع باشم. و فشاري به خانواده ام نياورم. بعد از اينكه ناهار را در سكوت كامل صرف كرديم ظرفهاي غذا را جمع كردم و به آشپزخانه بردم و آنها را شستم. و به اطاقم رفتم تا تكاليف درسيم را انجام بدهم. ولي فكرم پيش آن مزاحم بود فكر ميكردم و نقشه ميكشيدم كه چگونه او را از خود برانم ميدانستم به اين سادگيها دست از سر من بر نخواهد داشت. فكرهاي گوناگوني كه به مغزم هجوم آورده بودند نگذاشتند به آسودگي درسم را مرور كنم. و تكاليفم را انجام بدهم. كم كم خواب بر من مستولي گشت و خوابيدم. در خواب ديدم كه در يك بيابان بي آب و علف ميدوم. و ماري خطرناك دنبالم افتاده و هر كجا ميدوم مرا تعقيب مي كند. زماني كه ما نزديك بود مرا نيش بزند با فرياد سهمناكي از خواب پريدم. مادرم به فرياد من خودش را با اطاقم رساند و مرا كه مثل بيد ميلرزيدم و عرق سردي تمام بدنم را فرا گرفته بود. در آغوش گرفت و گفت:
– تارا جان چه اتفاقي افتاده چرا فرياد مي كشي. مرا نصف جان كردي.
– گفتم: طوري نيست مادر. خواب وحشتناكي ديدم و از ترس فرياد كشيدم.
– گفت: چه خوابي ديدي كه اينقدر ترسيدي و داري ميلرزي.
– گفتم: مادر اگر يك روزي من از پيش شما بروم. شما چيكار مي كنيد.
– گفت: حرفهاي بيخودي نزن بلند شو آبي به صورتت بزن تا كمي حالت بهتر شود. و الان پدرت مي آيد.




نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “داکیومنت باموضوع داستان روسیاهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

محصولات مرتبط با این محصول

پاورپوینت اخبار و تکنولوژی های جدید دنیای موبایل

دانلود مقاله با موضوع "زلزله و آتشفشان" – ۳۵ صفحه

    بخشی از فایل Word: مقدمه مترجمان ايران كشوري است زلزله خيز، زلزله هاي مختلف قرن اخير گواه اين […]

تومان7,345
پاورپوینت اخبار و تکنولوژی های جدید دنیای موبایل

دانلود مقاله با موضوع "اثرات آلودگي هوا بر انسان" – ۵ صفحه

دانلود مقاله با موضوع “اثرات آلودگي هوا بر انسان” – ۵ صفحه   بخشی از فایل Word: مساله آلودگي هوا […]

تومان6,875
پاورپوینت اخبار و تکنولوژی های جدید دنیای موبایل

تهیه و دانلود پاورپوینت رودكي و منوچهري – ۱۳۳ اسلاید

تهیه و دانلود پاورپوینت رودكي و منوچهري – ۱۳۳ اسلاید بخشی از فایل :اهداف درس ۱٫اشعار رودكي را به طور […]

تومان8,920
پاورپوینت اخبار و تکنولوژی های جدید دنیای موبایل

دانلود مقاله با موضوع "قالب کاری" – ۳۸ صفحه

دانلود مقاله با موضوع “قالب کاری” – ۳۸ صفحه   بخشی از فایل Word: تکنیک های قالبسازی برای ساخت قالبهای […]

تومان7,325
تمامی حقوق محفوظ است

طراحی : وب1